زننده جنجالیترین گل لیگ: گریه نمیکنم
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۱۶۴۶
به گزارش "ورزش سه"، میشل تیورده یکی از جذابترین بازیکنانی است که به تازگی وارد فوتبال ایران شده و در فصل جاری برای گلگهر به میدان میرود. این بازیکن سورینامی که سابقه بازی در تیمهای مطرحی همچون فاینورد را در کارنامه دارد و سالهای اخیر را در فوتبال عربستان سپری کرده، در مصاف با پرسپولیس اولین حضور خود را برای سرمهای پوشان سیرجانی تجربه کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تیورده از دقیقه 61 در مصاف با پرسپولیس وارد زمین شد و یک دقیقه بعد میتوانست شروعی رویایی در مسابقات لیگ برتر داشته باشد، اما ضربه سر او در حالی که از خط عبور کرده بود، با اشتباه داوران گل تشخیص داده نشد، تا شروع این بازیکن در لیگ برتر فوتبال ایران رویایی نشود.
با خرید جدید گلگهریها که مارینوس اوزونیدیس حساب ویژهای روی او باز کرده، در حاشیه تمرین سرمهای پوشان سیرجانی گفتوگویی داشتیم که اولین مصاحبه این بازیکن در فوتبال ایران هم به شمار میرود.
این گفتوگو که میشل طی آن درباره صحنه جنجالی بازی با پرسپولیس و همینطور شرایط خود در ایران صحبت کرده را در ادامه بخوانید.
به ایران خوش آمدید. به عنوان سوال اول درباره حضورتان در ایران و انتخاب گلگهر بگویید.
در اردوی تیم ملی بودم و درباره پیشنهاد گلگهر گفت. پس از اینکه تحقیقات خودمان را درباره باشگاه انجام دادیم، داستانهای خیلی خوبی درباره آن شنیدیم. یک باشگاه خیلی خوب و حرفهای که برنامه روشنی دارد و به آینده چشم دوخته است. بنابراین این دلیل حضورم در ایران و انتخاب گلگهر بود.
شروعتان میتوانست در گلگهر رویایی باشد. دقیقه 60 وارد زمین شدید و یک دقیقه بعد میتوانستید گلزنی کنید، اما داور قبول نکرد.
همانطور که گفتید، میتوانست یک شروع رویایی و عجیب باشد. من توپ را زدم ولی گل شد و همه هم دیدند. حالا میتوانم گریه کنم، میتوانم شکایت کنم و عصبانی باشم ولی ما نیاز داریم که ادامه بدهیم. این تصمیمی بود که گرفته شد و همه میتوانند اشتباه کنند. همه کشور دیدند که آن توپ گل بود. پس بهتر است ادامه بدهم و به تیم کمک کنم و یک گل دیگر بزنم.
در تیمهای بزرگی مثل فاینورد بازی کردهاید و حالا تجربه 30 دقیقه حضور در فوتبال ایران را هم دارید. اول اینکه شرایط فوتبال ایران را چطور ارزیابی میکنی و فکر میکنی میتوانی به تیم گل گهر در خط هجومی در آینده کمک کنی؟
به عنوان یک انسان یاد گرفتهام که قدم به قدم جلو بروم، نه اینکه به خیلی جلوتر از چیزی که با آن فاصله داریم، فکر کنم. در حال حاضر کار من این است که با شرایط تیم انطباق پیدا کنم. به تیم بچسبم و تا میتوانم خوب کار کنم. بله همانطور که گفتید من در باشگاههای بزرگی مثل فاینورد و لیگ هلند بودهام، اما این مربوط به چند سال پیش بوده است. من سالهای اخیر را در فوتبال عربستان بازی کردهام که آنها هم لیگ بسیار خوب و قویای دارند. البته سبک متفاوتی از فوتبال را دارند. حالا در ایران هستم با سطح متفاوت از فوتبال. فکر میکنم وقتی شرایط و تجربه بازی در سبکهای مختلف را پیدا میکنم، به بازیکن بهتری هم بدل میشوم.
حضور در ایران و گلگهر طی چند هفته اخیر برای شما چطور بوده است؟
از زمانی که آمدم شرایط خیلی خوب است. فکر میکنم همه در باشگاه سعی میکنند به من کمک کنند. البته گاهی مشکلات و موانع زبانی وجود دارد که شرایط را سخت میکند (باخنده). البته به من کمک میکنند. البته که بازیکنان نیاز دارند که به حضور من عادت کنند و من هم در حال عادت کردن به شرایط و همینطور انطباق با شرایط جدید هستم. در مرحله بعدی ما قدم به قدم یک تیم قوی تشکیل خواهیم داد.
به عنوان سوال پایانی از میشل تیورده پرسیدیم که با کدام بازیکن تیم راحتتر است و آیا این بازیکن تورس است که او در واکنش به این سوال گفت: «نه. نه. یک دروازهبان دیوانه که پشت سر شماست.»
منظور تورس محمدرضا اخباری بود که در ثانیههای پایانی مصاحبه و پس از پایان تمرین سرمهای پوشان در حال شنیدن صحبتهای دوست جدید خود بود.
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: فوتبال ایران گل گهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۱۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
روزنامه اعتماد در مطلب خود تحت عنوان «پرونده باز است» با انتشار یک مقدمه به قلم بهاره شبانکارئیان نوشت:
* طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
در ادامه این مطلب آمده است:
* «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
* و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
* مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
* با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است. پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید:
* «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
* (در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده): «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد.
* به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
* دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
* ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
* این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
* ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
* پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟